تمومش ڪن خدا دیگـﮧ بریدمـ بـﮧ هر چے ڪﮧ نمیخواستمـ رسیدمـ تمومش ڪن ... تمومش ڪن ... خدایـــا دیگـﮧ بسه عذاب ِ درد ڪشیدم نـﮧ از عـشـق خیر دیدم نـﮧ از دوست بـﮧ ڪے خـوش بــاشمـ ُ بـﮧ چے امـیـدوار دارم زجـﮧ زنون بـﮧ پات میفتم تــو مـیـبـیـنے ولـے انـگـار نـﮧ انـگـار |
کودک که بودم تاب بازی بهانه خنده هایم بود...
حالا که بزرگ شده ام...چه بیتاب شده ام....
تویی که مرا در حال سقوط می بینی ،
آیا تا به حال اندیشیده ای که شاید تو وارونه ایستاده ای ؟؟؟
خدایاااااااااااااااا
وقتی درتمام شهر
دستان گرم رفیقی پیدا نکردم
اغوش مهرکسی عاشقم نشد
با این دل شکسته ام کسی مهربان نبود
خداگفت:برگرد پیش من
من عادتم خرید دل های خسته است
من عاشقم به ان که نمی خواهدش کسی
دل میبرم زان که دلش را شکسته اند
برخیز خسته از این روزگارقهر
اری بزن تو زنگ خداراای غریب عشق
من چشم دررهم که بیایی عزیزمن
تعداد صفحات : 9
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت
کدهای اختصاصی
[cb:post_body1][cb:post_body2]
[cb:post_continue_link]
+ نوشته شده در [cb:post_create_date] ساعت [cb:post_create_time] توسط [cb:post_author_name] [cb:post_comment_text] [cb:post_comment_count] |
|